سلام بر حضرت دوست

جمعه که میشود از صبح همه به امید فراغت و استراحت هفته ای پر مشغله با نشاط شروع به برنامه های روزمره میکنند رفته رفته که روز به زوال میرود نشاط درونی اهل نشاط هم به کاستی میرود

بعد از ظهر که فرا میرسد  ساعت ها مرتب چک میشود  که چه مدت به غروب روز باهم بودن افراد مانده است؟؟ تا کی میتوانند در پرتو مهر و آغوش محبت از با هم بودن ها لذت ببرند؟؟؟  ولی آیا مردم از غروب جمعه به چه جرمش فرار میگنند چرا اسم غروب جمعه ها گل چهره ها  را به افتاده گلی تشبیه میکند ؟؟؟؟؟ من که سر در گم شده ام جمعه جرمش چیست که از مغرب پر آرامشش میگریزند؟؟!!!

گروهی این غم زوال را به دوری  از با هم بودن ها و بی مشغلگی نسبت میدهند از محصلان که جویا شوی عصر جمعه را معنای آماده شدن برای صبح آغاز یک هفته با علم بودن را نسبت میدهند

اما اگر به من باشد که میگویم غم غروب جمعه غربت است!!!؟؟؟ غربت ؟ آری غربت مردی که عمریست روز های جمعه بعضی هامان برای تجدید عهد خود برایش ندبه میخوانیم 


آری غربت جمعه غربت مهدی است غربت کسی که انگار منتظر تر از ماست و ما فراموش کرده ایم انگار که اگر اشک و لابه های پدرانه او نبود معلوم نبود تا به حال چه بهر سرمان آمده بود از دعا های پدری چون اوست که ما غروب جمعه دلمان میگیرد گمشده داریم ولی در میان گمشدن های خود گمشده اصلی را به اعماق مخفی حافظه سپرده ایم ,ولی دلمان  .دلمان هنوز چشم های خیس به نشانه انتظار خود را  به راه پدر دلسوز دوخته است تا با حضورش طراوت را به روح و جسمش ببخشد


ولی آقای مهربان ما دلما روح ما جان ما زخمیست از گناه روی لابه به پروردگار را نداریم شما مثل گذشته واسطه شوید تا پاکیمان به جوهر وجودی چون شما به مهر حضرت تعالی برسد .

تا پاک شویم و با اعماق وجود  نوای شیرین اللهم عجل لولیک الفرج را سر بدهبیم 

دعا کنید بیاید




مشخصات

آخرین جستجو ها